همین وسط!

ساخت وبلاگ

رشد کرده

روزها و شب ها ...

بزرگ شده

غم و شادی اش را زیسته !

خاطراتش را حتی !!

وقتی می توانی با رویاها با خیال ها و با توهم ها زندگی کنی ! از من و اوی ساخته ذهنت بنویسی ... از داستانی که خودت سروده ای ...

نویسنده ای برای خودت ... برای خودش !

نوشته شده در چهارشنبه نهم اسفند ۱۴۰۲ساعت 23:47 توسط من!| |

همین وسط!...
ما را در سایت همین وسط! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rajazkhany بازدید : 5 تاريخ : جمعه 31 فروردين 1403 ساعت: 0:13

نشسته ای همان کنج ! طبقه دوم ...کنج کنج ... همان جا که حتی طراح سالن برایش نوری تدارک ندیده ! فقط گهگاه موتیف موبایل نشان حضار می دهد ... که فردی ... همان گوشه نشسته !! همین دو سه نفر کناری ! وگرنه باقی که درگیر رقص زیبایان روی سن ... و تو در گیر کودکی شیدا ... که در کنج دبگر سالن ... در حال خودش برای خودش ... آرام می گرید !!! نوشته شده در سه شنبه بیست و دوم اسفند ۱۴۰۲ساعت 22:59 توسط من!| | همین وسط!...ادامه مطلب
ما را در سایت همین وسط! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rajazkhany بازدید : 6 تاريخ : جمعه 31 فروردين 1403 ساعت: 0:13

من اینجا در حرم !

حال من خوب است !

حال تو هم خوب است !!

حال او هم حتی !!!

چه چیزی زیبا تر از این ...

نوشته شده در جمعه بیست و چهارم فروردین ۱۴۰۳ساعت 23:22 توسط من!| |

همین وسط!...
ما را در سایت همین وسط! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rajazkhany بازدید : 7 تاريخ : جمعه 31 فروردين 1403 ساعت: 0:13

سر در ریاست!

کمی جلوتر...
من می آیم
تو می روی!
مثل دو غریبه
مثل نه! دو غریبه
همین قدر تلخ
همین قدر دردناک!

پ.ن: شیرینی توهم ذهنم و به این واقعیت های تلخ ترجیح می دم

نوشته شده در سه شنبه دهم بهمن ۱۴۰۲ساعت 14:49 توسط من!| |

همین وسط!...
ما را در سایت همین وسط! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rajazkhany بازدید : 17 تاريخ : يکشنبه 6 اسفند 1402 ساعت: 16:54

و حالا ستاره ی سوم پیدا شده ! و این التیامی به دردهاست !!هر چند ستاره ی قبلی سویش کم شده. ! عقب رانده شده و حتی طرد شده !! ولی به قول عزیزی ... هر وقت گمان کردی که برام مهم نیستی به این نکاه کن !!ستاره ای آمده گویا ...آرامم... پ.ن: توی ذهنم همیشه یه غالب و یه تصویری بود ... خیلی دوست داشتنی بود ... خیلی ارزشمند بود همیشه می درخشیدمثلا این طوری که از بین آدمهای رو زمین بلند شو برو بالاتر .خیلی بالاتر اونجایی که بتونی همه آدمای دنیا رو ببینی وقتی هر کدوم مشغول یه کارین...مث مورچه نقطه نقطه ریز ریز ...همه چیز معمولیه ... یه تصور کدر و ناواضح از همه آدمایی که مشغول کار خوشونن... این وسط یه چیزی عجیبه . بعضیاشون دارن می درخشند دارن برق میزنن از بقیه رنگی ترن من قلبشون و بیشتر از بقیه می تونم احساس کنم انگار که ندیده می تونم دوشون داشته باشم انگار که. نشناخته می شناسمشون! ولی یه دوست داشتن عجیبه . توی لغت نامه ها واسش اسم و عنوان انتخاب نکردن... پس قایمش کن شاید آدما نفهمننش! شاید نتونن درکش کنن... تظاهر کن مثل بقیه ادما اتفاقی قراره ببینیشون! تظاهر کن اتفاقی رابطتو باهاشون ادامه می دی ...تظاهر کن فرقی با بقیه ندارن! همین که خودت می دونی کافیه . کنار هم که بچینیشون شاید بفهمی که قراره کجا بری ولی حیف که تو هر بازه ای از زمان فقط می تونی فقط همونایی که تو همون مسیر همراهیت می کنن رو ببینی مثلا نمی تونی بری به آینده و چهارتای دیگشون رو پیدا کنی ولی مطمینی که همیشه قبلی قدم رسیدن به بعدیه ! و خیالت راحته می نونی تا همیشه همراهشون باشی هر چند کمرنگ تر ولی درخششون باعث میشه بین اون همه آدم گمشون نکنی !یه مدت از وقتی که دومی رو دیدی می گذره. کنجکاو و باهوش به نظر میاد حس می کنی یه فرقی د همین وسط!...ادامه مطلب
ما را در سایت همین وسط! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rajazkhany بازدید : 14 تاريخ : يکشنبه 6 اسفند 1402 ساعت: 16:54

غمش به دل و خنده به لب دارد ! همین وسط!...
ما را در سایت همین وسط! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rajazkhany بازدید : 35 تاريخ : يکشنبه 8 بهمن 1402 ساعت: 1:22

هَيْهَاتَ أَنْتَ أَكْرَمُ مِنْ ... أَوْ تُبْعِدَ مَنْ أَدْنَيْتَهُ... این کنت!؟ همین وسط!...
ما را در سایت همین وسط! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rajazkhany بازدید : 36 تاريخ : يکشنبه 8 بهمن 1402 ساعت: 1:22

امروز رفتم دکتر قلب !

به اصرار و سفارش دکتر مغز !!

آریتمی قلبی ...

هولتر ۲۴ ساعته!!!

این چه شوخی بی مزه ایست!!!

شاید برای سرگرمی کاینات ...

یا که حکمتی!

:((

نوشته شده در چهارشنبه بیست و نهم آذر ۱۴۰۲ساعت 0:36 توسط من!| |

همین وسط!...
ما را در سایت همین وسط! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rajazkhany بازدید : 33 تاريخ : چهارشنبه 6 دی 1402 ساعت: 13:16

سه روز شده ! از روزی نشسته ام بیکار... بو بو بوب، بو بوب!کنار این دستگاه مزخرف مانیتورینگ بیمارستانرفتار پرستارها را نگاه می کنم به خوذم فکر می کنم! حتی گاهی به تو... از هوش رفتم! با صورت خوردم زمین ! برای دومین باز! در همین یک ماه اخیز! دکترها حرف بی خود می زنن! می گن از فکر و خیاله... زر می زنن! برای من مهم نیست! بیمارستان ... ساختمان جتب دانشکده کامپیوتر داتشگاه...ولنچک...چرا باید مهم باشه!؟ نوشته شده در سه شنبه بیست و یکم آذر ۱۴۰۲ساعت 2:33 توسط من!| | همین وسط!...ادامه مطلب
ما را در سایت همین وسط! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rajazkhany بازدید : 37 تاريخ : شنبه 25 آذر 1402 ساعت: 16:14

باز هم شب سه شنبه ای دیگر ... به تو پناه نبرم چه کنم ... تو رو صدا نکنم چه کنم همین وسط!...
ما را در سایت همین وسط! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rajazkhany بازدید : 25 تاريخ : سه شنبه 14 آذر 1402 ساعت: 20:20